لحظه ها عریانند

ساخت وبلاگ
علی دمبه ...بعلت اعتیاد شدید ب تلگرام یکهویی زد تلگرامشو پوکوند...از طرفی ماشینو گذاشته برا فروش.آگهی شو تو دیوار و شیپور اینا داده.گاه گاهی مشتری ماشین بهش زنگ میزدن ازش عکس سولاخ سمبه های ماشینو میخواستن.با اخم و تخم بهم گفت : چیکار کنم؟ گفتم تلگرامو تو لب تاب بریز تلگرام جونشو تو لب تاب ریختن همان و انتقال تموم کانتکتهاش ب لب تاب همااااان خب معجزه ی آسمانی اتفاق افتاد کانتکت های قبل لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : معجزه,فرازمینی,مورد,کانتکتها, نویسنده : shamim123a بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:09

فک نمیکنم فرصت نوشته ی طولانی رو داشته باشم.حالا توکل بر خدا همچنان تو قیافه بودیم با هم......علی داش جلوی یه نماینده ی بیمه از اقواممون تو خونمون برگه ی بیمه (ازین بیمه های خصوصی) پر میکرد....یه گزینه داشت که ازش میپرسید آیا بیماری خاصی دارید؟؟؟با این که میترسیدم جلو جمع رنگیم کنه دلو زدم ب دریا و زبونمو ول دادم با خنده رو به اون نماینده ی بیمه در مورد علی گفتم: آقا قهر و بداخلاقی هم بیماری حساب لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : آشتی,آشتی, نویسنده : shamim123a بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:09