فک نمیکنم فرصت نوشته ی طولانی رو داشته باشم.حالا توکل بر خدا
همچنان تو قیافه بودیم با هم......علی داش جلوی یه نماینده ی بیمه از اقواممون تو خونمون برگه ی بیمه (ازین بیمه های خصوصی) پر میکرد....یه گزینه داشت که ازش میپرسید آیا بیماری خاصی دارید؟؟؟با این که میترسیدم جلو جمع رنگیم کنه دلو زدم ب دریا و زبونمو ول دادم با خنده رو به اون نماینده ی بیمه در مورد علی گفتم:
آقا قهر و بداخلاقی هم بیماری حساب لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید
برچسب : آشتی,آشتی, نویسنده : shamim123a بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:09